چشم هایت که نیست
دلم تقویم بی اتّفاقی ست
آویخته بر دیوار باد
که روزگارم را با خود می برد
این عشق آتش می گذارد
بر دل پروانه ها...
من از تمام این دنیا
عشق میخواهم وُ مستی شعر،
گلهای شمعدانی پشت پنجره
و لبخندهای تو
که تکثیر می کند عشق را به بی نهایت.
عشق زندگی را نمی چرخاند
اما
انگیزه ایست برای زندگی...
این خیره ماندن ها به ساعت های دیواری
تمرین برای روزهایی که نمی آیی است
شاید فقط عاشق بداند “او” چرا تنهاست
کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است …
تو از من می خواهی عاشق باشم
من از تو می خواهم دوستم داشته باشیایوان تورگنیف