پیام دادم و گفتــــــــم بیا خوشم می‌دار

پیام دادم و گفتــــــــم بیا خوشم می‌دار

جواب دادی و گفتی که من خوشم بی‌تو

وی که در شدت فقری و پریشانی حال

وی که در شدت فقری و پریشانی حال
صبر کن کاین دو سه روزی به سرآید معدود

خواهی چو روز روشن دانی تو حال من

خواهی چو روز روشن دانی تو حال من
از تیره شب بپرس که او نیز محرمست...

درونِ ما ،

درونِ ما ،
ز تو یک دم نمی‌شود خالی ...!
سعدی

شبی خیالِ تو گفتم ببینم اندر خواب

شبی خیالِ تو گفتم ببینم اندر خواب
ولی زِ فکر تو خواب آیدم؟
خیال‌است این

سعدی

شنیدمت که نظر می‌کنی به حالِ ضعیفان

شنیدمت که نظر می‌کنی به حالِ ضعیفان
تبم گرفت و دلم خوش به انتظارِ عیادت

گفتم لب تو را که دل من، تو برده‌اى

گفتم لب تو را که دل من، تو برده‌اى
گفتا کدام دل؟ چه نشان؟ کى؟ کجا؟ که برد؟

سعدی

باد اگر در من اوفتد

باد اگر در من اوفتد
بِبَرد
که نمانده‌ست زیر جامه
تنی


سعدی

همه عیب خلق دیدن، نه مروت است و مردی

همه عیب خلق دیدن، نه مروت است و مردی
نگهی به خویشتن کن که تو هم گناه داری