میانِ برف پریدیم و سهم‌مان چیزی

میانِ برف پریدیم و سهم‌مان چیزی
به جز نوازش ‎شلیک مستقیم نبود
تگرگ می‌زد و طوفان گرفته بود، اما
کسی به فکر دو گنجشک روی سیم نبود...

حامد_ابراهیم‌پور

بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود...

بغلم کن که جهان
کوچک و غمگین نشود...

مرگ پشت سرمان بود

مرگ پشت سرمان بود
نمی دانستیم ...
بوسه ی آخرمان بود
نمی دانستیم ...

تو را بــه نیت یک شـعر تازه خلق نمود

تو را بــه نیت یک شـعر تازه خلق نمود

همان خدا که مرا بی اجازه خلق نمود

بـــرای خاطر تـــو  فـــرم پیش را  خط زد

مدرن تر شد و یک سبک تازه خلق نمود

برای خلقت من ایده ای جدید نداشت...

سیاه و سرد بــه این رهگذر کشید مرا

کشید گوشه ی یک صفحه ی جدید مرا

سیاه و سرد...سلام مرا جواب نداد

کشید مثــل زمستــان "م.امید" مرا

برای سنجش رنج عذاب های خودش

نگــاه کـــرد بــــه پایین و برگـــزید مرا

تورا ستاره ی آینده های روشن کرد

ولی گذاشت دراین ماضـی بعید مرا

گذشته حلقه زد و دور سینه ام گره خورد

گذشته مـــار سیاهـــی شد و گـــزید مرا

تمام وقتش را صرف خلقت تو نمود

ولـــی چقدر سراسیمه آفرید مرا !

ولی تو زنده ای و در میانِ کادر نشستی

ولی تو زنده ای و در میانِ کادر نشستی

نشسته ای و سپید است خاطراتِ گمِ من

نشسته ای و دوباره قرار نیست بمیرد

زنی که پُر شده در عکس های آلبومِ من...

.

بمان کنارمن امشب،دوباره شعربخوان تا

برای هردویمان بعدِ گریه چای بریزم

دلم گرفته ازینجا، کمی مراقب من باش

دلم گرفته برای تو...شب بخیر عزیزم


"حامد ابراهیم پور"

دو بند از یک چهارپاره

از مجموعه شعر"آوازهایی ازطبقه سوم"

بخند!!

به جز لبت

دلم از هرچه هست،تنگ تر است

بخند!!

خنده ات از دیگران قشنگ تر است..

"حامدابراهیم پور"