جز باران زمستان خدا بگو آبی هست

جز باران زمستان خدا بگو آبی هست
سربر سجده نذاریم سر پناهی هست

گر تیغ مابه نالد ازمسکر هر از گاهی
درشرع ما تو بگو داد خواهی هست

حال که از همه سو در بلا افتادیم تو بگو
در میان میکده و میسره هم جامی هست

گفته بودم که به جان می خرم جام ترا
گر وعده بدادم به تو تو بگو نایی هست

بس کن از دامنه عشق جدا افتادم بهار
فکر نکن درعالم سیاهی هوا خواهی هست


منوچهر فتیان پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.