ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
رها کن این غم و اندوه را و حاشا کن
رها شو از خود و دل را ز غم مبرا کن
رها کن این غم و اندوه و تلخخلقی را
نشاط را به دل قاب رنگ پیدا کن
نفس گرفته در این شهر مردهی بیروح
حیات منفعلش را دوباره احیا کن
شکسته قامتمان ای نگار سیمین ساق
دوباره چشم خرد را به عشق بینا کن
زنی که شعر نداند چگونه میرقصد
بیا و هلهله با شعر و رقص بر پا کن
کنار ساحل بیرنگ صبح در پاییز
طلوع حضرت خورشید را تماشا کن
حریص وسوسهی عاشقانهای هستم
بههم بریز مرا ، موی خویش را وا کن
ستاره عینعلی