دریا آینه است

دریا آینه است
من همرنگ او
دریا به موج می خندد
من به دوستی او

در سکوت شب
دلتنگی فریاد می زند
دوان دوان
دلتنگی
مرا به قبرستان می برد

میان سیاهی آسمان
زندگی را
با یک قلم
فروغ
بدرود گفت
و زمین که نمیداند
رخت آسمان
برای شعر من پایان نیست


کوثر رضائی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.