فعل هر حرف مرا هجر تو ماضی می کند

فعل هر حرف مرا هجر تو ماضی می کند
رفتنت تنها غزل را اعتراضی می کند

رفته ای یک روز اما سال ها بر من گذشت
رنج این دوری چه با علم ریاضی می کند

پشت من پر می شود از حرف های این و آن
رفتنت یک شهر را انگار قاضی می کند

ترک شیرازی سمرقند و بخارا را گرفت
دلبر من را تمام شهر راضی می کن
د

از همه دل برده ای گیسوی خود را وا نکن
پیچش گیسوی تو فتح اراضی می کند

علی قاسمیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.