شبی تاریک و طولانی

شبی تاریک و طولانی
صدای موج بر ساحل
هوا ابری و بارانی
مرغ دریا یکه و تنها
راه می‌بازد
در این دریای طوفانی
بساط تیرگی‌ها را
چگونه جمع می‌سازد
میان خواب این شب‌های مهتابی
دست بی‌پایان باران بر تنش
فکر ساحل در میان روز اما در سرش
ندارد طرحی از خواب و نوازش
از این دریای بی‌تاب
ندارد گویی اما هیچ خواهش
گشوده بال چرخ می‌زند
چرخ می‌زند
چرخ می‌زند
صدای باد می‌آید انگار
ندارد حسی از روزهای رنگی
از آن سبزه از آن کوه‌های سنگی


مهرداد درگاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.