تا مجنون شدنم فاصله ی نیست صبر کن

تا مجنون شدنم فاصله ی نیست صبر کن
تا ویران شدنم در گوشه ی خود سر کن


من تا به ابد عاشق تو می مانم و می سوزم
تو تا به ابد از عشق منی دیوانه عذر کن

یک عمر با همه ی شهر بر سر تو درگیر بودم
تو با ترس ندیدین مرا خون به جگر کن



از قصه عشق فقط یک دل خون مانده به من
هر روز تو با خنده ی خود مرا زیر و زبر کن

اگر از عشق تو بسوزم که غمی نیست
یک بار بیا از عشق با رقیبان گذر کن

تو دلبر زیبا که سراسر از لطف خدایی
از روی لطف بیا بر من دیوانه نظر کن

من دیگر تسلیم تو ام در عشق و محبت
با دست خودت عشق مرا پر ز ثمر کن

سجاد اوسیانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.