ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
من از تعریفکردن عاجز
از تصویر کشیدن بیزار
و برای حرف زدن خسته
من از شعر سرودن گاه
بیدار میشوم بیدار
و حرفهای ناقص خود را
جویده و جویده ...
از دردهایی که پایان ندارند
از مسکّن ها و راه های عبورشان
که مبارکند از بغضهای بریده
از خوابپریدنها
خواب تو را دیدنها
از همه چیز دلکندن و پسزدن آرزوها
رنجیده و ترسیده...
دیگر بس است این همه اندوه
و فراوانی آن
در گلوگاه آدمی...
آرش باقری