باد در بیتوته‌ی رنگین‌کمان

هم‌چنان که پرتوهای بامدادان
با بار موسیقی رستگارانه‌ی‌شان
بر زه‌های سایه‌های کشیده فرود می‌آیند
زیر تشویش پر زدنِ بال‌های بی‌خانمان یک پرنده
اولین جوانه
صاحب سایه‌ی نیمرنگ خود بر زمین می‌شود

باد
در بیتوته‌ی رنگین‌کمان
پشت ابرهای سپید را می‌خارانَد
و جایی که سنگ
شنوایی‌اش را باز می‌یابد
گشتارِ خرسندِ برف به آبدانه‌ها
بلورک‌های بهار را
از دستان تو رها می‌سازد.


حسین صداقتی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.