همسفر شو با من ای درد آشنا

همسفر شو با من ای درد آشنا
آن طرف تر در دیار دردمندان
مرزهای آفتاب ناپیدا شده
نوش داروی این زمان
در پیاله های شوکران
با اشک های سرخگون
شد مرگ های بی زبان و بی خراش
با سوزهای غریب
افتاده در خط رحیل
تا قیامِ ، یک قیامت
این خروش شعر
باقی ماند
در بُن های سکوت واژه های شاعران

سپیده رسا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.