لحظه ها بی تو چنان می گذرد میخ از دل

لحظه ها بی تو چنان می گذرد میخ از دل
تیر از دیده فرو می رود و سیخ از دل
چشم زیبای تو و خال لب مهسایی
در خیالم گذرد زهره و مریخ از دل
گردش دور و زمان هجری و شمسی باشد
کرده ام خاطر تو مبدآ تاریخ از دل
عشق جان سوز تو جان می طلبد هر لحظه
گاه گاهی گذرد خنجر آهیخ از دل
خواستم فکر تو از سر بکشانم بیرون
ناگهان شد به کفم نامه توبیخ از دل


فرزاد حسینی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.