دگر مرا به حیله آتش مبرید فرعون وار

دگر مرا به حیله آتش مبرید فرعون وار
که من در این بحر بیکران نمرودم

بر این عشق حسرت نخورید لیلی وار
که من بر این دلق خزان جالوتم

دگر به عشوه مکنید گیسوان بر دار
که من چو منصور در دل یاقوتم

طلب مکنید آب حیوان دنیاوار
که من در این نهر جهان فرتوتم

دگر پا مزنید به بخت نامراد وار
که بخت خود در این شهر آزمودم

تهی مکنید به خشم صفر مطلق وار
که بی نهایت به توان تو آسودم

دگر به حسرت دریا مبرید دلوار
که بحر و بر در غمش فرسودم

سیاوش دریابار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.