(سببی ساز خدایا که پیشمان نشود)

(سببی ساز خدایا که پیشمان نشود)
از تو گر نامه رسدفضل تو نقصان نشود

با تو یک ذره به جان هیچ اثر نگذارد
تا دگر ذره از آن مهر درخشان نشود

هرچه در پرده نهان است به من پس دهید
که چو شد پرده در افتاد و پنهان نشود

گر چه از هر طرفی نور فراوان گردد
نور پاک تو ز انوار فراوان نشود

غم و شادی به دل و دیده ما از چه پر است
گر به غم خانه ما پا پی مهمان نشود

در جهان هیچ گهر نیست که باشد به صدف
در زمین تاثیر قدرت تو پنهان نشود

به خدایی که بود خالق یکتا و احد
تا نخواهد داد بیدادگران جان نشود



گر به هر درد دلی بود ،دوا باید ساخت
وز پی کشتن صد سوخته جگر جان نشود


گرچه بر من ز جفا تیغ جفا آوردست
دست جور تو مرا تیغ به دندان نشود

دل و جان را به غمش معدن دانایی کن
که دل و جان هم چو یکی گشت مسلمان نشود
(سبی ساز خدایا که پشیمان نشود)
تضمین شده از شعر حافظ

امین طیبی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.