فراهم ساختی اسباب دنیا را برای من

فراهم ساختی اسباب دنیا را برای من
زمان را کوک کردی در شروع ماجرای من

نهادی ارج بر خاک قلمرو این قدمها را
زمین را گسترانیدی خدایا زیر پای من

همیشه بنده‌ات را دوستانه مهر میورزی
نشستی با شکیبایی به امید وفای من

مرا آدم حسابم کرده‌ای شکرت از این بابت
بود خشنودی و شرط رضای تو رضای من

پذیرایم شدی دانسته‌ای قابل چنان ای آفرینده
که روح ازخویش بخشیدی به جسم بی بهای من

صباحی چند مانده جایگاهم دست ناخورده
کنار دست ننشاندی ملائک را به جای من

سر من منتی مگذار لطفا بابت اینها
بزرگی خرج دارد ای به قربانت خدای من


علی صادقی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.