دراین پاییز

دراین پاییز
چه غمگین می خواند
این پرنده میانِ لاله هایِ سیاه

روزنامه هایِ شهر !
غمگنانه قدیمی اند
باران هم می بارد
آغوشِ باد
پناهِ فریادِ ماست
که باسال هایِ خسته می گذریم
وَ ازعشق چیزی نگفتیم

صدایِ پاییز را شنیده ای ؟
برگِ زردی می افتد
وَ ، درختِ عریان
تا بهاری دیگر تنهاست
صدایِ انتظار را شنیده ای ؟
قطره اشکی خونین
درطولِ آینه
آه می کشد
وما ، باید ازتبعیدِ رنگین کمان برآب می گفتیم
که نگفتیم ...

فریدون ناصرخانی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.