این قلب ، شکسته، آرزو بی معنی است

این قلب ، شکسته، آرزو بی معنی است
دلداری و بحث و گفتگو، بی معنی است
در حالت دل شکستگی و افسوس
درمان و بخیه و رفو، بی معنی است
ایمان مرا به دست یغما دادند
اینگونه فریضه و وضو بی معنی است
آن حرمت و مرز و احترام مردم
بشکسته وصول آبرو بی معنی است
خاک و گِل خانه‌ ی وجود انسان
غارت شده‌ حفر و کند و کو بی معنی است
عمری به نوای ناله مُردیم،بدان
آواز و شبانه های قو بی معنی است
هر لحظه که‌ بگذرد، عزیزم بگذشت
اینگونه سراغ و جستجو بی معنی است
این گریه ی بیهوده و این ماتم و اشک
در پای شکستن سبو بی معنی است
برخیز سعید و خرمی از سر گیر
دلسردی و یأس، مو بمو بی معنی است

سعید آریا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.