معبود من، زیبای من، زیباترین رویای من

معبود من، زیبای من، زیباترین رویای من
بی روی تو ای مهربان ویران شود دنیای من

احیاگر عشقم توئی، می گیری وجان میدهی
تصویر باران میشوی، درخلوت شبهای من


آندم که حیران میشوم، درجاده های بی کسی
از دورمی بینم تورا ای خالق یکتای من

تصویری ازچشمان تو، افتاده بر سجاده ام
مهر منو چشمان تو، چشم تو و لبهای من

می بوسم وجان میدهم، ناز نگاه های تو را
مشتاق دیدار توام، دنیا نباشد جای من

ازدوریت می گریم و با عشق نجوا میکنم
نام تورا در هر غزل، حک میکنم زیبای من

مجنون سرگردان منم،لیلای انس وجان توئی
صد شعر هجران میشود،،تعبیر های وهای من

هرشب صفیر قلب من بر سوی تو پر میکشد
ای نازنین بی نیاز،،تنها ترین تنهای من

تنهائی و بی همرهی مخصوص ذات پاک توست
دست منو درگاه تو،ای خالق و مولای من

دل بهر بودن با تو هرشب قصد صحرا میکند
در خلوت عشقم توئی،گر بی توباشم وای من

شهر غزل با نام تو بوی محبت میدهد
رنگ خدائی میشود با یاد تو ماوای من

گم میشود آوای دل درپیچ وتاب ناله ها
کی میرسد بر محضر زیبای تو آوای من


معصومه یزدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.