یک نیستان گریه دارم در هوایِ هیچکس

یک نیستان گریه دارم در هوایِ هیچکس
نیست مثل گریه ی من ، گریه هایِ هیچکس

هر کسی آمد خودش را نذرِ عشقش کرد و رفت
من ولی خود را فقط کردم فدایِ هیچکس

گرچه تلخ است اینکه می گویم ، ولی عشق است اگر
من برای تو بمیرم ، تو برایِ هیچکس


یاد آن روزی که گفتی آشنای کیستی
یاد آن روزی که گفتم : آشنایِ هیچکس

عشق من از دیدِ من راهی بجز این راه نیست
یا به پای تو میایم یا به پایِ هیچکس

می گذارم پنبه در گوشم که تا باور کنی
جز صدای تو نمی خواهم ، صدایِ هیچکس

محمدحسین حیدری زرنه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.