تصویر نگاهت به دلم قاب شد ای عشق

تصویر نگاهت به دلم قاب شد ای عشق
چشمان تو یک منظره‌ی ناب شد ای عشق

با وسوسه‌ی دیدن تو پنجره وا شد
یک‌بار دگر ثانیه بی‌تاب شد ای عشق

جان در شبِ گیسوی بلندت به لب آمد
شب‌های من از ماهِ تو مهتاب شد ای عشق


با بُغضِ فرو خورده به دریا که رسیدی
دریا به ستوه آمد و گرداب شد ای عشق

هر جا که رسیدی هنری تازه به پا خاست
هر اهل دلی دست به مضراب شد ای عشق

یک‌بار به آواز, ندای تو شنیدیم
صد باغ به لالای تو در خواب شد ای عشق

در شهر, سکوتم شده آواز رسایی
این شیوه‌ی عشق‌ورزی‌ام باب شد ای عشق

حسن عباسی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.