ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نعره باد چه با خشم به پهنای درخت می پیچد
وحشت انداخته در دامن چتر گردو
ترس بسیار به اندام شکوهمند چنار
شک و تردید به ماندن و یا رفتن زاغ
از سر لانه طوفان زده بر کله کاج
نگرانی غم انگیز درخت بادام
از صبوری ظریفِ گل و گلبرگِ شکوفه
به تکانهای شدید طوفان
که زده سیلی شاه کوب به مظلومیت سبزِ رخ و بار درخت
به زمانی که شکوفه سر هر شاخه آن چو عروسان به لطافت و ظرافت رقصان
هر دمی تاب دهد برگ و برش را بر هم
آن چونان سخت و مهیب
که رساند امیدواری او را بر هیچ
تا که از ناچاری
کفتر شوق و امید
بگشاید پرواز
سوی بیغوله ناکامیها
بعدِ طوفان
سخنی
گفت به زاغ
کاج بلند:
استقامت وَ قناعت وَ صبوری باید
بشود زمزمه جان عمل
ناز و نعمت به وفور
نشود راه گشا
در بر باد شدید
یا که طوفان مهیب
قاسم لبیکی