مذهب و دین عشق, عبد و عبید ندارد

مذهب و دین عشق, عبد و عبید ندارد
یک رسم کهنه است, حرف جدید ندارد

امیددان بلوری نهان به گنجه ی قلب
نگین روشن و زیباست, ولی امید ندارد


سیاه جامه ی شب صورتِ سیه گیسو
جمیع هرچه سیاهیست, روی سپید ندارد

ز عشق باده ننوشید و زهر آن نچشید
اگرچه جام طلاییست, به دل نبید ندارد

حصول مذهب رندانه است خشکی باغ
اسیر بند جنون است, درخت بید ندارد

محمد مهدی ارجمند

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.