گر ناله من بر دل سنگش اثری داشت

گر ناله من بر دل سنگش اثری داشت
سوی من افتاده به ظلمت نظری داشت
غمخوار اگر بود به حال من رسوا
بر حالت محزون منش چشم تری داشت
نومید کجا بودم اگر مرغ دل من
پر می زد و در صحن دلش بال و پری داشت
چون باد می آویختم از دامن گل ها
دلدار اگر از سر کویم گذری داشت
اندر صدف بخت من دلشده جانا
کی طالع شومم ز برایم گُهری داشت
از سوز درون نیست کسی را خبر ای دوست
کی دلبر ما از من و از دل خبری داشت
نوری تو به حسرت منگر سوی خلایق
کی مرغ سحر چون تو دل نوحه گری داشت

آرمین نوری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.