چون به وفایت خوشم, ترک وفـا کرده ای

چون به وفایت خوشم, ترک وفـا کرده ای
ایـن روش تـازه چـون, تـازه بـنـا کـرده ای
در طـلـب وصـل تـو, درب هـمـه کـوفتـم
قطع امیدم چنین, زین هـمه جـا کـرده ای
دوش زدست رقیب, باده به دستت رسید
من به خطا رفته ام, یـا تـو خطـا کـرده ای
کـار فـروبستـه ام, بـا تـو گـشایـش بشـد
با گـره ی زلـف خـود, بـاز وچنین کـرده ای
مـن زلـبت صـد هزار, بوسه طلـب داشتم
هـر چه بـه مـن داده ای, وام ادا کرده ای
تـرک وفـا کـردی و, دل بـشـکـستی مــرا
هیچ ندانی چه سـان, جور وجفا کرده ای
بـا خبـر از حـال مـا, هیـچ نکـوئـی مشـو
تـا نکنـد بـا تـو عشق, آنچه بما کرده ای

عباس نکوئی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.