سایه ات از سرِ من کم نشود حضرت ماه

سایه ات از سرِ من کم نشود حضرت ماه
من که درگیرِ تو ام ؛هم همه جا,هم همه گاه

همه فکرم شده تنها تو شوی قسمتِ من
تو فقط حکم بکن تا بزنم بر دلِ راه


نشود فاش کسی قصه سحرت گلِ من
دل سنگی که ربودی تو فقط با یه نگاه

به تو هرگز نتوان گفت بشر ماهِ هبوط
باز از عشقِ تو شد گو ورقی تازه تباه

حدیث شباهنگ

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.