بی تو من باز شبی

بی تو من باز شبی
خسته ازآن کوچه گذشتم
بر لب قدحی
می زده پیمانه شکستم

من بودم و یک کوچه
پر از حسرت فریاد
یک پنجره و یاس سفید
رفته از یاد


یک خانه پر از خاطره
با حوض و اقاقی
مانده سر کوچه لب دیوار
هنوز اسم تو باقی

من خسته شبی باز
از آن کوچه گذشتم مست
از می و پیمانه بیاد تو
نوشتم

ایرج بهرام نژاد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.