دیگر در چشم هایم

دیگر در چشم هایم

اشکی نداشتم

برای چکیدن

در سینه

دلی برای شکستن

و در تنم

استخوانی برای خرد شدن

عزیز من

مرا ببخش

اگر دیگر

بازنگشتم ...


محمد شیرین زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.