گاهی در میان قدمهای تو

گاهی در میان قدمهای تو
لبریز از نوازش چشمانت می گردم
تو هنوز اینجایی
کنار لحظه های پراکنده شادی
و من لبریز از عاطفه ام
در سکوت بی هنجار تاریکی
مرا رها نکن
درآغوش بی تکرار غروب پائیزی
دستانت را به من بده
دستان سردم را رها نکن
من در هیاهوی بی تاب این کوه منتظرم
روی همین تپه کوچک
در میان تاریکی
شانه هایت را به من بسپار


احسان ناجی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.