این که گفتی مرانمی خواهی، لحظه ای باورم نخواهد شد!

این که گفتی مرانمی خواهی، لحظه ای باورم نخواهد شد!
باغرورم اگر چه سرکردم ،درد ِ این عشق کم نخواهدشد


گفته بودی که بی توهیچم من ، چون بهاری بدون آلاله
پس چه شدحرفهای زیبایت! عاشقی این رقم نخواهدشد!

می روم با دوبال فرسوده زخم هایی که سربه تو دارد
زیر بار دوباره ی غم ها ، قامت عشق خم نخواهدشد!

گیسوانم همیشه نم دارد ،یادگار از گذشته ای ابری
زیرباران همیشه می خواندی ،سهم آئینه غم نخواهدشد

حرف من را کسی نمی فهمد ؟ آرزویم هوای بی کینه ست
گرچه دل بعداز این همه سختی ، باکسی هم قسم نخواهد شد

#زهراضیایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.