وقتی بهشت عزوجل اختراع شد

وقتی بهشت عزوجل اختراع شد

حوا که لب گشود عسل اختراع شد

 آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت

تا هاله ای به دور زحل اختراع شد

 آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت

نزدیک ظهر بود … غزل اختراع شد

 آدم که سعی کرد کمی منضبط شود

مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد

 «یک دست جام باده و یک دست زلف یار»

اینگونه بود ها…! که بغل اختراع شد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.