قطاری در تلالو

قطاری در تلالو
خیالِ آشفته ی کوهستان
می خزید، تا درنوردد
تونل ابهام را
برزخ روح را
چه خسته و بی رحمانه
می تازید باد را
می درید باران را
تا فراسوی تونل
در آغوش کشد
پرواز پل
یا سقوط دره را
لوکوموتیوران کمی آهسته تر...!


حامد محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.