نه فقط از تو اگر دل بکنم می‌میرم

نه فقط از تو اگر دل بکنم می‌میرم
سایه‌ات نیز بیفتد به تنم می‌میرم
بین جان من و پیراهن من، فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم می‌میرم
برق چشمان تو از دور مرا می‌گیرد
من اگر دست به زلفت بزنم می‌میرم
بازی ماهی و گربه است، نظربازی ما
مثل یک تُنگ، شبی می‌شکنم می‌میرم
روح ِبرخاسته از من! ته ِاین کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم، می‌میرم


- کاظم بهمنی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.