و من گریستم بسیار گریستم

و من گریستم
بسیار گریستم
در کنار تو
و آن طوفان
که ابرهای درونم را به هم می کوبید
از سوی تو می آمد

و من گریستم
به جای تو هم گریستم

برای لحظه های تنهایی
برای فریب های روزگار
برای آن قدم های غریبانه ات

و من گریستم
در کنار تو
برای عکس صورتت برابر نور
برای خاطرات تو
که بسیار بی من است
و من گریستم
بسیار گریستم
برای ما
برای رنجی که عشق می کشد

سولماز رضایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.