تصمیـــم داشتـم کـه تو را یک غـزل کنم

تصمیـــم داشتـم کـه تو را یک غـزل کنم

وقتش رسیده است به قولم عمل کنم!

این یک معادله است که مجهولهاش را

باید بــــــه انزوا بکشانـــم و حل کنـــم

کندویمان عصاره ی نیش و کنایه هاست

زنبور مـــی شوم کـــه لبت را عسل کنم

راحت کنار می کشم از این بهانه ها

تا شانه های خالی خود را بغل کنم

بوسیدنت خلاف قـوانین کـشور است

باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم

مـن روی خط زلزلـه ات ایستاده ام

قصدم نبود فاصله ای را گسل کنم

باید به فـکرهای سیاهم جهت دهم

اصلا درست نیست تو را مبتذل کنم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.