دو هوایم ؛

دو هوایم ؛

           ... دمی صاف و دمی بارانی

ما همانیم ، همانی که خودت می‌دانی

 

پیش‌بینی شدن ِ حال من و تو سخت است

دو هواییم ...ولی بیشترش توفانی

 

دل من اهل کجا بوده که امروز شده‌ست

با ل تنگ قلم‌های تو هم استانی ؟

 

آخرین مقصد تو شانه‌ی من بود ؛

                                           ...نبود ؟

گریه کن هرچه دلت خواست ، ولی پنهانی

 

شاید این بار به شوق تو بتابد خورشید

رو به این پنجره‌ی در شُرُف ویرانی

 

باز باید بکشی عکس پریشان ِ مرا

گوشه‌ی قاب ِهمان روسری ِ لبنانی

 

آب با خود همه‌ی دهکده را خواهد برد

اگر این رود ، زمانی بشود طغیانی

وقتی‌ دلت مثل من تَرَک برداشت،

وقتی‌ دلت مثل من تَرَک برداشت،
دیگر آمدن یا رفتن،
بودن یا نبودن،
هیچ فرقی‌ نمی کند...!
آدم یک روز به جایی‌ می‌‌رسد
که دلش می‌‌خواهد "فقط" بخوابد...

و خواب
چقدر خوب است
برای نداشتن ها......

امیروجود

تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم

تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم
و آن نگفتیم
که به کار آید،
چرا که تنها یک سخن، یک سخن در میانه نبود:
آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!

مادر بزرگم همیشه می گفت

مادر بزرگم همیشه می گفت
دعا کن ولی اصرار نکن
خدا اگه واست بخواد;
هیشکی جلودارش نیست...

“تو را دوست دارم ”

“تو را دوست دارم ”
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته میکند …


“احمدشاملو”

شناختن تاریکی های خویش،

شناختن تاریکی های خویش،
بهترین روش برای تعامل با
تاریکی های دیگران است....

مرز چیست؟

مرز چیست؟ خطی که حوالیِ دردهای دسته جمعیِ آدم‌ها می‌کشند؟!

نرگس صرافیان طوفان‌

در سیاست ، آنهایی که فردِ کمتر شرور را انتخاب می کنند

در سیاست ، آنهایی که فردِ کمتر شرور را انتخاب می کنند
به راحتی از یاد میبرند که همچنان شرارت را انتخاب کرده اند .

"دیروقت است. خسته‌ام. تنهایی مثل خالیِ ورم‌کرده و

"دیروقت است. خسته‌ام. تنهایی مثل خالیِ ورم‌کرده و

تاریک توی خمره‌ای سربسته اتاق را پُر کرده. خوابْ پناه‌گاهِ خوبی‌ست: «خواب و فراموشی»."


شاهرخ مسکوب
روزها در راه