احساس تنهایی نمی‌کرد،

احساس تنهایی نمی‌کرد، چرا که هرگز به این که شاید به دیگران نیاز

داشته باشد فکر هم نکرده بود؛ او تازه متوجه می‌شد که برخی

شادی‌ها- بدون تردید ریشه ای ترین‌ها- اشتراک پذیر نیست، حتی

نمی‌توان بازگویی‌اش کرد؛ آن ها جزئی از ما می‌شوند درست مثلِ

چشم ها یا ستون فقراتمان؛ آن‌ها ما را به همین شکلی که هستیم می‌سازند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.