او همه چیز را فراموش می‌کرد، از خودش می‌گریخت،

او همه چیز را فراموش می‌کرد، از خودش می‌گریخت،
هر آن ممکن بود خودش را هم فراموش کند،
فراموش می‌کرد بخورد، فراموش می‌کرد بخوابد.
یک روز نفس کشیدن را هم فراموش می‌کرد و کارش تمام می‌شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.