وقتی دلی نمی‌تپد

وقتی دلی نمی‌تپد

قلمی خشک می‌شود

و شعر می‌پژمرد

انبوه ِ اندُهان از یاد می‌روند

و جمله خاطرات بر باد می‌روند

در باغ‌کوچه‌های میعادگاه

دیگر کسی به انتظار کسی نیست

آنچه باز می‌ماند

درد بخیه است که پس از التیام

آغاز می شود

نصرت رحمانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.