وقتی نداری طعمه تا آهو بگیری

وقتی نداری طعمه تا آهو بگیری
باید فقط با یاد چشمش خو بگیری

سخت است جای آن کسی که دوست داری
در خلوت خود در بغل "زانو" بگیری

از حسرتش کارت به جایی می کشد تا
قانع شوی از او دو تار مو بگیری...

وقتی که دل دادی چه وصلش، چه فراقش
زشت است آنچه داده ای از او بگیری

از روی تـ♥ـو چه آرزوها در دلم بود
از بخت بد باید که از مـ♡ـن رو بگیریℳ!

علی حیات بخش

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.