و تو هرگز ندانستی که زخم هایت،

و تو هرگز ندانستی که زخم هایت،
زخم های مکررم بودند
نخ های آبی ام تمام شده اند
و گل های بُقچه چهل تیکه دلم
ناتمام مانده اند

باید پیش از بند آمدن باران بمیرم...
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.