فریاد

پروانه ای خواب آلود
مانده به تارهای عنکبوت
شربت تلخی که کودکی
درمقابل چشمان نگران مادرش سرمی کشد
فریاد خسته ای در عمق چاهی
کنار جاده ی متروک

بی استعاره و تشبیه بدان
بی تو روز ها را
مردگی کردم
و شب ها
آه شب ها
شب ها
شب ها
شبها...

#دنیا غلامی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.