روزی ملانصرالدین در مجلسی نشسته بود.
از ملا پرسیدند: خورشید بهتر است یا ماه؟!!
ملانصرالدین قیافه متفکرانه ای به خود گرفت و
گفت: این دیگر چه سوالی است که شما می پرسید؟
خوب معلوم است که ماه بهتر است !!!
چون خورشید در روز روشن در می آید به همین علت وجودش منفعتی ندارد !!!
اما ماه شب ها را روشن می کند!! پس ماه بهتر است!!!!
و الحق که زندگی
درست به همین احمقانگی ست !
لطفِ بی اندازه
دیده نخواهد شد !
کم که باشی
دیده می شوی...
کم که باشی ارج نهاده می شوی
الطاف ما تنها باید به اندازه ی وسعت دیدِ دیگران باشد !
نه بیشتر.......
اگر فردی را یافتید ،
که لبخند بر لبتان می نشاند ،
مکرر جویای حالتان می شود ،
و بهترینها را برایتان می خواهد ،
رهایش نکنید ...به خود نزدیک نگاهش دارید ،
و از دستش نــــــــدهید ،
چنین افرادی سخت پیدا می شوند ،
پس قدرشان را بدانید ... !
گاهی یک تلنگر کافیست ...
زندگی به بند ی بند است
به نام " حرمت "
که اگر آن پاره شود
کار زندگی تمام است ....
آدم هــــا موجوداتـــی هســــتند که،
بــــرای نزدیکــــــ ـــ شدنشــــون،
باید ازشــــون دوریــــــــ کـــرد…
روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند.
روز و شب دارد. روشنی دارد، تاریکی دارد.کم دارد، بیش دارد.
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده تمام می شود بهار می آید.
محمود دولت آبادی
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ
ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﮐﺴﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ
" ﻣﺜﻞ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﯿﺴﺖ "
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ
ﯾﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ
ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻡ
ﯾﺎ ﺍﻭ
ﺑﺎﺯﻡ ﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﺪ
ﺗﺎ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ ...
" ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﯽ ﺑﻬﻤﻨﯽ "