یک آرزوی کوچک و ساده فقط همین

یک آرزوی کوچک و ساده فقط همین
یک عشق بی ادا و افاده فقط همین
.
افراد این غزل همگی صاف و ساده‌اند
یک عده عابران پیاده فــقــط هـــمـین
.
یک زن که بر لبش گل لبخند بوده است
روزی بدون قصد و اراده فقـــط همین
.
یک مرد بی‌تصنع عین خودش فقط
مجرم به اینکه دل به تو داده فقط همین
.
مردی که از تو غیر نگاهی نخواسته
مانده میان غربت جاده فـــقط همین
.
اما نمی‌رسی تو و فردا فقط کمی...!
او مرده است؛ راحت و ساده فقط همین

امید نقوی
نظرات 1 + ارسال نظر
دختر بهمنی چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 23:03 http://dokhtarebahmani.blogsky.com

زیبا و ساده...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.