واقعا عید است ؟

واقعا عید است ؟
مادرم
ایران بانو
مادر شیران و یوزان
رنگ و بوی عید
بر رخسار زیبایت نمی بینیم چرا ؟
خنده بر لب
ذوق در چشم
شور در دلهای فرزندان دامانت نمی بینیم چرا ؟
عمو نوروز
کجایی؟
پس چرا نیستی؟
نغمه ی گنجشک های شاد
غرش شیران آزاد
آشیان سبز و آباد
نگار نو بهاران را نمی بینیم چرا ؟
زمستان است زمستان است زمستان
مادر غمگینمان
عشق جاویدانمان
ایرانمان
عید نوروز و بهاران
آن دم است
که تو آباد و فرزندانت آزادند
تو ای فرزند ایران
انیران در کمینند
ضحاکی شهریار است
درفش کاویانی را به پادار
که مادر بی قرار است.


کامران پروانه