برایش نوشتم:

برایش نوشتم:
«زیر نور این آباژور
در ازدحام این قرص خواب های لعنتی
جایی در وسعت سرد این تختخواب؛
شب بخیر هایت گم شده است...»
برایم نوشت:
«بخواب! عادت به هیچ چیز صلاح نیست»

و این منطقی ترین لالاییِ نیمه شب‌های من شد...

پریسا زابلی پور

برایش نوشتم:

برایش نوشتم:
«زیر نور این آباژور
در ازدحام این قرص خواب های لعنتی
جایی در وسعت سرد این تختخواب؛
شب بخیر هایت گم شده است...»
برایم نوشت:
«بخواب! عادت به هیچ چیز صلاح نیست»

و این منطقی ترین لالاییِ نیمه شب‌های من شد...
پریسا زابلی پور

همیشه باید فاصله ات را

همیشه باید فاصله ات را
با بعضی از آدم ها حفظ کنی
آن ها وقتی توی ویترینند جذاب ترند
تو وقتی پشت شیشه باشی در امان تری
اگر سعی کنی نزدیکشان شوی
خیلی چیزها می فهمی
در مورد جنسشان
قد و اندازه شان
هویتشان
ضربه میخوری، دلخور میشی، ناامید میشی
یادت باشد
بعضی آدم ها فقط به درد از دور تماشا شدن میخورند


پریسا زابلی پور

دلبستگی ربط عجیبی با آدم های بلاتکلیف دارد...

دلبستگی ربط عجیبی با آدم های بلاتکلیف دارد...

مینشینی و میگذاری یک آدم طول و عرض علاقه ات را بارها برود و برگردد

گاهی با وعده های شیرین

گاهی با دروغ های شاخدار

گاهی با توهین و تمسخر

گاهی حتی با خواهش...

جاپای بلاتکلیفی اش مسیر لطیف علاقه ات را سخت و ناهموار می کند...

یکروز خسته می شود و بی هیچ توضیح مشخصی میرود؛

آنروز به طرز وحشتناکی احساس حماقت می کنی برای روزهایی که نشستی و تماشا کردی.


 پریسا زابلی پور

یکی باید باشد که صبح بخیرش

یکی باید باشد که صبح بخیرش
بزند کنار، پرده تقلاهای شب قبلت را ..

پریسا زابلی پور

بیا با هم قراری بگذاریم

بیا با هم قراری بگذاریم
و یک شهر را دنبال هم بگردیم
آن لحظه ای که پیدا میکنیم هم را
استثنایی ترین آغوش مال من
پیروزی این بازی مال تو

بیا با هم قراری بگذاریم
من چای دم میکنم
و انتظار را می فرستم دنبالت
تو دیر کن خیلی دیر
وقتی آمدی
لذت تماشای چای خوردنت مال من
غرور اینکه کسی اینهمه دوستت دارد مال تو

بیا با هم قراری بگذاریم
تو هر وقت خواستی بروی برو
درد این خواستن و رها کردن مال من
لذت این آزادی مطلق مال تو

پریسا زابلی پور

«بخواب! عادت به هیچ چیز صلاح نیست»

برایش نوشتم:
«زیر نور این آباژور
در ازدحام این قرص خواب های لعنتی
جایی در وسعت سرد این تختخواب؛
شب بخیر هایت گم شده است...»
برایم نوشت:
«بخواب! عادت به هیچ چیز صلاح نیست»

و این منطقی ترین لالاییِ نیمه شب‌های من شد...

پریسا_زابلی_پور

آدم وقتی حالش خوبه که حالش خوبه،

آدم وقتی حالش خوبه که حالش خوبه، وقتی قهره یا حالش بده باید بغلش کنی.

اون موقع ها آدم دلش گرفته، دلش بغل میخواد. میشه یادت بمونه...؟


" بغل " خیلی مهمه. هر جا سرد باشه اونجا گرمه.

هر چی سخت بگذره اونجا نرمه. انقدر مهمه که میشه توش دوباره به دنیا اومد بزرگ شد.

دنیارو آب ببره، میشه اونجا با خیال راحت آدمو خواب ببره...


بغلم کن! یکجوری امن و امان که دیگه نخوام ازش بیرون بیام..


 پریسا زابلی پور

آدم ها که آمدند

آدم ها که آمدند
دلبسته شان که شدی
عزم رفتن که کردند
از تقلاهایت که خسته شدی
گوشه ای مات و تنها
درگیر فکر و سوال میشوی ...
دلتنگی دیوار می شود
بیقراری بر سرت آوار می شود ..
آغشته حماقت های مکرر که شدی
با تلخی و یاس که از آنها بیرون آمدی
نگو حقارت بوده و اشتباه
بگو تجربه بوده و باید ...
زمانی طولانی که گذشت
آب از آسیابِ دلبستگی ات که افتاد
میرسی به اینکه آدمِ رفته فقط برای درس شدن آمده بوده و بس
وگرنه ماندنی برای ماندن چنگ می اندازد به هر بهانه ای !
کم کم که منطق جای احساست نشست
دلایل مُحکمَت برای نفرت و بغض رنگ می بازد
درس هایت را که مرور می کنی
چرخش عادلانه روزگار را هم که چاشنی اش می کنی
شاید بخشیدی آدمِ رفته را

#پریسا_زابلی_پور

آدم ها متعلق به خودشانند !

آدم ها متعلق به خودشانند !
ما فقط می توانیم ؛
دوستشان داشته باشیم ...
آدم ها نمی مانند ؛
ما فقط می توانیم دلتنگشان باشیم ...
ما و آدما ترکیب عجیب دو حبابیم !!...
با هم می آمیزیم ؛
به آنی می ترکیم !... : )

#پریسا_زابلی_پور