بادهای سرد زوزه کشان درپس کوچه های زوال عقل

بادهای سرد زوزه کشان درپس کوچه های زوال عقل ، مرامسموم از ترس میکنند ....
در راه مانده مرا فریاد میکشند .
رویاهای شب گرد دویدن را کشان کشان برتنم حکاکی میکنند
وبوی یاس روی دیوار همسایه را درموهای پرچین مجعدم نفس میکشند ..
چقدر تنهاست کوچه ی احساس
وچه دلگیر قدم های مست

معصومه دهقانی

چشم کالم چشم مشکی دوست داشت ..

چشم کالم چشم مشکی دوست داشت ..
رنگ زردم ، سبزه رویی میشناخت
دست سردم ، گرمی دستت بخواست ..
قلب گرمم، سردی قلبت بکاست ..
موی مواجم ، به موی صاف تو آغشته ماند .
بوی عطرت برتنم شعر خداست ..
گریه ات باران ِپاییزی ،بدون ادعاست ..
آفتاب عشق تو سوزان و مرگ سایه هاست


معصومه دهقانی

باتو دستانم پر پرواز شد

باتو دستانم پر پرواز شد
باتو دردم کم شده ،احساس شد .
بی تو بودن رانمیدانم چگونه سرکنم .
حال آن دیدار از سر درکنم .
خواب تلخم ازتو چوون مرهم کنم .
روز مرگم زندگی را غم کنم .....


معصومه دهقانی