قسم قسم

قسم قسم
قسم به عشق
به نار بی قرار عشق
به گرمی بهار‌ عشق
به سردی خزان عشق
قسم قسم
به هر‌ تپش
به وقت آن قرار عشق
قسم به قطره های اشک
پس از‌ خزان باغ عشق
قسم قسم که زندگی
نبود جز‌ دیار عشق


مریم مینائی

حال دلم قشنگ می‌ شود

حال دلم قشنگ می‌ شود
وقتی ...
که تو با صد هزار ناز می آیی
وای‌ جانم عزیزکم پاییز
به چه طناز‌ و ناز می آیی
دل‌ من صد هزار غم دارد
کنج قلبی خموش و پر احساس
وای‌ جانم عزیزکم پاییز
تو طبیب منی‌ به یک اعجاز!!

مریم مینائی

بی تو رنگین کمان برگ کامل نیست

بی تو
رنگین کمان برگ کامل نیست
بی تو
پاییزکم دلش دل نیست


مریم مینائی

تو را می خواهم این لحظه که یکدم ...

تو را می خواهم این لحظه
که یکدم ...
سال های زندگی را بگذرانی از نگاه خویشتن جانا
به یادآری تو آن عهد الستی را
که با معشوق خود بستی
ببین آن عهد و پیمان را
ببین اکنون کجا هستی ؟!
به یاد آور همان روزی
که نقاش ازل طرح تو را این گونه زیبا ریخت

و جایی در میان سینه ات , آن ماه را آویخت
تو را در یک مسیر روشن و زیبا و رویایی
برای مقصدی عالی , تو را راهی دنیا کرد
تو را از آن حقیقت ها , به سوی سایه ها آورد
همان معشوق زیبایی که از رویاندن یک شاخه گل
صدها هدف دارد
تو را مهمان دنیا کرد
که تو
آن پیله را آرام بگشایی و...
با پروانه ها محفل بیارایی!!
نگاهت را به اطرافت بچرخان و ببین
اکنون کجا هستی؟!
که تا شاید بیابی آن جوابی را
که از خود بارها پرسیده ای جانا
نمی دانم چرا اما
ولی احوال من خوش نیست !!

مریم مینائی

این روزها حال شعر اصلا خوب‌ نیست

این روزها
حال شعر اصلا خوب‌ نیست
نفس هایش عجیب به شماره افتاده
شاعرش را ...
بی رحمانه سر بریده اند
و از شاهرگ احساس
به جای عاشقانه ها
خونابه می چکد!!


مریم مینائی

به رویایم همی آیی

به رویایم همی آیی
شبیه تکه هایی از ...
هزاران قصه پاییز‌
و من مبهوت و حیرانم
از‌ این تصویرهایی که پر از ابهام و تردید است
نمی دانم تو شاید پاسخ ...
صدها سوال بی جواب ذهن من باشی
و شاید روحمان در صبحگاه روشن پاییز
همی‌ دلتنگ هم باشد
و تو شاید همی‌ آیی به صدها علت معلوم و نامعلوم
که رازش را فقط تنها خدا داند
فقط این را بدان جانا
اگر عمری به جا باشد
و روزی روزگاری باز هم چشمان ما
در چشم هم افتد
از این دم تا که این گیتی به جا باشد
به جز خوبی و زیبایی مطلق
از‌برایت
فارغ از هر گونه خودخواهی
نه در چشمان من بینی
نه در چشمان من خوانی!!


مریم مینائی

برای رفتن هزار و یک دلیل باشدم

برای رفتن هزار و یک دلیل باشدم
ولی...
تو یک بهانه از برای ماندنم بده


مریم مینائی

قسم به برگ، ریزِ پاییز

قسم به برگ، ریزِ پاییز
قسم ...
به انارِ سیاه قسم !!
قسم به خاطره ها ...
به دلِ تنگ و یار قسم !!


مریم مینائی

باید می آمدی

باید می آمدی
تا من ...
در برق چشمانت بیابم
جواب تمام...
سوال های بی جواب
دنیا را !!


مریم مینائی

تو...

تو...
دی ماه منی جانا
همان
دُردانه یار ِ مست چشم و ...

ماه قلب و مهربان سیما

مریم مینائی