روبرویت نشسته ام

روبرویت نشسته ام
لفظ دوستت دارم، از سراسروجودم میچکد
اما جنونِ عشق ، مرا به سکوت وادار میکند
بی اراده لبانم را به لبانت میدوزم
آنگاه ست که گرمی آغوشت برایم میشود
تمام دوستت دارم های نگفته ات .


لعیا_غیاثی

من نه یوسف صفتم که

من نه یوسف صفتم که دست رد به سینه ی عشق زنم،
نه زلیخا مسلکم که اشک حسرت چشمانم را بی سو کند،
من همان قطره قطره خون چکیده از انگشتان زنان مصرم
که عشقش نامیده اند .

لعیاغیاثی