نیمه جانی خاموشم

نیمه جانی خاموشم
زنده به گوری
که لابه لای تنفس های پراکنده
زیر لب نجوایی میکند
صدایم فقط
تا همان الحد تنهایی ام می‌رسد
نیمه جانی هستم
بی صدا
صدایت میکنم ....

فرشید فاضلی فارسانی

سرابی در این بیابان

سرابی در این بیابان
با آمدن هر رهگذری
قدم ها را می‌شمارد
پی در پی
گام به گام
هر بار با وعده‌ی چشمه ای روشن
فریب می‌دهد اذهان عمومی را
یکبار به شکل چشمه ای در می آید
یکبار با وعده خالی سر خرمن آشکار می‌شود
این توالی پی در پی
میفریبد هر رهگذری را
من می‌دانم روش این حیله گر را
زین سبب خاموش به این راه می‌نگرم


فرشید فاضلی فارسانی

ایستاده ام ذره ذره نگاهت

ایستاده ام
ذره ذره  نگاهت
التهابیست بر پیکر  نیمه جانم
و هر ثانیه چَشم بر هم زدنت
مُسَکِنی است بر درد های بینهایتم
سیر نگاهم کن
من قربانی مسلخ چشمان تو ام


فرشید فاضلی فارسانی